بیا وقتی برای عشق هورا میکشد احساس
بروی اجتماع بغض حسرت گاز اشک آور بیندازیم
بیا با خود بیندیشیم اگر یک روز ، تمام جاده های عشق را بستند
اگر یک سال چندین فصل برف بی کسی بارید
اگر یک روز نرگس در کنار چشمه غیبش زد
اگر یک شب شقایق مرد ، تکلیف دل ما چیست ؟
و من احساس سرخی می کنم چندیست
و من از چند شبنم پیشتر خوابم ، نزول عشق را دیدم
چرا بعضی برای عشق دلهاشان نمی لرزد
چرا بعضی نمی دانند که این دنیا به تار موی یک عاشق نمی ارزد
چرا بعضی تمام فکرشان ذکر است و در آن ذکر هم یاد خدا خالیست
و گویی میوه اخلاصشان کال است
چرا شغل شریف و رایج این عصررجالیست ؟
چرا در اقتصاد رایج این مکار بازان صداقت نیز دلالیست ؟
دکتر انوشه - همایش سال نوحال نو
فونت این مطلبتو عوض کن اصلا قابل خوندن نیس
به چشم عوض کردم