مدتهاااا از وبلاگ زدن من میگذره خیلی وقته سر نزدم اتفاقات زیادی تو زندگیم افتاده و مهمترینش صاحب دو تا پسر خوشکل شدم که عااااااشقشونم..خدا رو بخاطر همه خوبیاش ممنومم

و اینجاست که میگم

                        زنـــــــــــــــــــــــــــدگی زیــــــــــــباست

زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست    انقدر بخند تا غم خجالت بکشد

سلام پریا جون خوبی؟خوبم عزیزم مگه میشه فراموشت کنم

شما بهترین دوست مجازیم هستی...

ادرس وبت ارور میده....خیلی دوست دارم خواهری خوب



خدایا دوست دارم

خدا

تنها روزنه امیدی است که هیچگاه بسته نمیشود

تنها کسی است که با دهان بسته هم می توان صدایش کرد

با پای شکسته هم می توان سراغش رفت

تنها خریداری است که اجناس شکسته را بهتر برمیدارد

تنها کسی است که وقتی همه رفتند:میماند

وقتی همه پشت کردند آغوش می گشاید

وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت می شود

و تنها سلطانی است که دلش با بخشیدن آرام می گیرد نه با تنبیه کردن...

خدا را برایت آرزو دارم...


کورش کبیر:

خداوندا دستهایم خالی است ودلم غرق در آرزوها -

یا به قدرت بیکرانت دستانم را توانا گردان یا دلم را ازآرزوهای دست نیافتنی خالی کن

عید قربان مبارک

عید قربان كه پس از وقوف در عرفات و مشعر و منا فرا مى رسد،

عید رهایى از تعلقات است. رهایى از هر آنچه غیرخدایى است.

در این روز، اسماعیل وجود را، یعنى هر آنچه بدان دلبستگى دنیوى پیدا كردیم

قربانى کنیم تا سبكبال شویم.

عرفه، روز بازگشت است؛ بازگشت به آغوش مهربان خدا. عرفه، روزی است که ناامیدی از درگاه خدا رخت برمی بندد.

................................................................................................

خدایا! آن‌گاه که جان ها و اندیشه ها از نسیم فرح‌بخش نام و یادت سرشار است، بگذار در برکه عرفه، خود را از زنگار غفلت و معصیت شست‌وشو دهیم.

................................................................................................

در روز عرفه، دست های خود را به سوی آن بی نیاز بالا می بریم و پیوسته دعا می کنیم: خدایا! غروب این روز را با غروب گناهانمان یکی گردان.

..................................................................................................

سلام به همه دوستان عزیزم عرفه ، روز نیایش و بخشش، و روز بارش چشم‏های خاکیان، بر شما آسمانیان مبارک. خیلی دوست دارم روز عرفه مکه باشم امیداورم لیاقتشو پیدا کنم

گابریل گارسیا مارکز
اشاره:

گابریل گارسیا مارکز ( gabriel garsia markez ) بزرگترین نویسنده ی کلمبیا و نام‌آورترین نویسنده ی جهان و برنده ی جایزه ادبی نوبل سال 1982 است.


آموخته‌های گابریل گارسیا مارکز

در 15 سالگی آموختم که مادران از همه بهتر می دانند، و گاهی اوقات پدران هم.

در 20 سالگی یاد گرفتم که کار خلاف فایده ای ندارد، حتی اگر با مهارت انجام شود.

در 25 سالگی دانستم که یک نوزاد، مادر را از داشتن یک روز هشت ساعته و پدر را از داشتن یک شب هشت ساعته، محروم می کند.

در 30 سالگی پی بردم که قدرت ، جاذبه مرد است و جاذبه، قدرت زن.

در 35 سالگی متوجه شدم که آینده چیزی نیست که انسان به ارث ببرد؛ بلکه چیزی است که خود می سازد.

در 40 سالگی آموختم که رمز خوشبخت زیستن، در آن نیست که کاری را که دوست داریم انجام دهیم؛ بلکه در این است که کاری را که انجام می دهیم دوست داشته باشیم.

در 45 سالگی یاد گرفتم که 10 درصد از زندگی چیزهایی است که برای انسان اتفاق می افتد و 90 درصد، آن است که چگونه نسبت به آن واکنش نشان می دهند.
زندگی مشترک

در 50 سالگی پی بردم که کتاب بهترین دوست انسان و پیروی کورکورانه بدترین دشمن وی است.

در 55 سالگی پی بردم که تصمیمات کوچک را باید با مغز گرفت و تصمیمات بزرگ را با قلب.

در 60 سالگی متوجه شدم که بدون عشق می توان ایثار کرد اما بدون ایثار هرگز نمی توان عشق ورزید.

در 65 سالگی آموختم که انسان برای لذت بردن از عمری دراز ، باید بعد از خوردن آنچه لازم است ، آنچه را نیز که میل دارد بخورد.

در 70 سالگی یاد گرفتم که زندگی مسئله در اختیار داشتن کارت های خوب نیست ؛ بلکه خوب بازی کردن با کارت های بد است.

در 75 سالگی دانستم که انسان تا وقتی فکر می کند نارس است، به رشد وکمال خود ادامه می دهد و به محض آنکه گمان کرد رسیده شده است، دچار آفت می شود.

در 80 سالگی پی بردم که دوست داشتن و مورد محبت قرار گرفتن بزرگترین لذت دنیا است.

در 85 سالگی دریافتم که همانا زندگی زیباست...

سیــنه ای که خالی از یاد خدا باشد ،

مقاضی در آن وجود ندارد

میلاد امام رضا مبااااااااااااااااارک

سلام بر سلطان خراسان؛ او که غبار قدمگاهش، سرمه دیدگان ماست.

اشتباه فرشتگان .

درويشي به اشتباه فرشتگان به جهنم فرستاده ميشود .

پس از اندك زماني داد شيطان در مي آيد و رو به فرشتگان مي كند و مي گويد :

جاسوس مي فرستيد به جهنم!؟

از روزي كه اين ادم به جهنم آمده مداوم در جهنم در گفتگو و بحث است

و جهنميان را هدايت مي كند و...

حال سخن درويشي كه به جهنم رفته بود اين چنين است: با چنان عشقي زندگي كن كه حتي

بنا به تصادف اگر به جهنم افتادي خود شيطان تو را به بهشت باز گرداند

روز دختر مبـــــــــــــــــارک

دختر یعنی برکت و رحمت

یعنی شادی و نور ،

و خداوند تو را هم لایق این نعمت دانسته

میلاد حضرت معصومه و روز دختر به تمام

دخترای عزیز تبریک میگم


تست هوش

این یک تست هوش بسیار جالب است. شما باید بتوانید در این تصویر صورت یک مرد را بیابید. پزشکان معتقدند اگر بتوانید در عکس زیر ظرف 3 ثانیه صورت مردی را در میان دانه های قهوه پیدا کنید، نیمکره راست مغز شما، بهتر از افراد دیگر پرورش یافته است. اگر بین 3 ثانیه تا یک دقیقه طول بکشد، نیم کره راست مغز شما به صورت عادی پرورش یافته است. اگه بین یک دقیقه تا سه دقیقه طول بکشد، یعنی سمت راست مغز شما کند عمل می کند و باید پروتئین بیشتری مصرف کنید. اگر هم بعد از سه دقیقه هنوز نتوانستید آن را پیدا کنید،پیشنهاد می شود بیشتر به دنبال انجام اینگونه تست ها باشید تا آن بخش از مغزتان قوی تر شود.(این تصویر چهره مردی واقعی است.)

روزهای تعطیل

1) در سال 52 جمعه داریم و میدانید که جمعه ها فقط برای استراحت
 است به این ترتیب 313 روز باقی میماند
2) حداقل 50 روز مربوط به تعطیلات تابستانی است که به دلیلگرمای
 هوا مطالعه ی برای یک فرد نرمال مشکل است 263 روز باقی میماند
3) در هر روز 8 ساعت خواب برایبدن لازم است که جمعا
 122 روز میشود بنابراین 141 روز باقی میماند
4) اما سلامتی جسم و روح روزانه1ساعت تفریح را می طلبد
 که جمعا 15 روز میشود پس 126 روزباقی میماند
5) طبیعتا 2 ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است
که در کل 30 روز میشود پس 96 روز باقی میماند
6) 1 ساعت در روز برای گفتگو وتبادل افکار به صورت تلفنی لازماست.
چرا که انسان موجودی اجتماعیست این خود 15 روز است.
پس 81 روز باقی میماند
7) روزهای امتحان 35 روز از سالرا به خود اختصاص میدهند
 پس 46 روز باقی میماند
8) تعطیلات نوروز و اعیاد مختلف دست کم 30 روز در سال هستند
پس 16 روز باقی میماند
9) در سال شما 10 روز را به بازی میگذرانید پس 6روز باقی میماند
10) در سال حداقل 3 روز به بیماری طی میشود پس 3 روز باقی میماند
11) سینما رفتن و سایر امور شخصی هم 2 روز را در بر میگیرد
پس 1 روز باقی میماند
12) 1 روز باقی مانده همان روز تولد شماست
چگونه میتوان در آن روز درس خواند؟

تا حالا شده ...

تا حالا شده به يكي مهربوني كني اما اون نفر با بي اعتنايي از كنارت رد بشه؟

تا حالا شده يكي رو از ته دل دوست داشته باشي اما تو براي اون نفر مهم نباشي؟


تا حالا شده يه نفر رو از ته دل صدا كني اون نفر صداتو بشنوه اما جواب نده؟


تا حالا شده به خاطر يه نفر يه كاري رو انجام بدي اما اون نفر تو رو اصلا يادش نباشه؟


تا حالا شده از يه نفر كمك بخوايي اما اون نفر خيلي راحت بهت بگه كاري از دستش برنمياد؟

اما ...

تا حالا شده با خدا مهربون باشي و خدا نسبت بهت بي اعتنا باشه؟


تا حالا شده خدا رو از ته دل دوست داشته باشي و تو براي خدا مهم نباشي؟


تا حالا شده خدا رو از ته دل صدا كني و  جوابتو نداده باشه؟


تا حالا شده به خاطر خدا يه كاري رو انجام بدي و پاداش نگرفته باشي؟


تا حالا شده از خدا كمك بخوايي و بهت بگه كاري از دستم برنمياد؟


نامت چه بود؟
آدم

فرزند؟
من را نه مادری نه پدری، بنویس اولین یتیم خلقت

محل تولد؟
بهشت پاك

اینك محل سكونت؟
زمین خاك

آن چیست بر گرده نهادی؟
امانت است

قدت؟
روزی چنان بلند كه همسایه خدا،اینك به قدر سایه بختم به روی خاك

اعضاء خانواده؟
حوای خوب و پاك ، قابیل خشمناك ، هابیل زیر خاك

روز تولدت؟
روز جمعه، به گمانم روز عشق

رنگت؟
اینك فقط سیاه ، ز شرم چنان گناه

چشمت؟
رنگی به رنگ بارش باران ، كه ببارد ز آسمان

وزنت ؟
نه آنچنان سبك كه پرم دئر هوای دوست ... نه آ نچنان وزین كه نشینم بر این خاك

جنست ؟
نیمی مرا ز خاك ، نیمی دگر خدا

شغلت ؟
در كار كشت امیدم

شاكی تو ؟
خدا

نام وكیل ؟
آن هم خدا

جرمت؟
یك سیب از درخت وسوسه

تنها همین ؟
همین
!!!!
حكمت؟
تبعید در زمین

همدست در گناه؟
حوای آشنا

ترسیده ای؟
كمی

ز چه؟
كه شوم اسیر خاك

آیا كسی به ملاقاتت آمده؟
بلی

كه؟
گاهی فقط خدا

داری گلایه ای؟
دیگر گلایه نه؟، ولی...

ولی چه ؟
حكمی چنین آن هم یك گناه!!؟

دلتنگ گشته ای ؟
زیاد

برای كه؟
تنها خدا

آورده ای سند؟
بلی

چه ؟
دو قطره اشك

داری تو ضامنی؟
بلی

چه كسی ؟
تنها كسم خدا

در آ خرین دفاع؟
                                 می خوانمش كه چنان اجابت كند دعا

خداوند بي نهايت است

و لامكان و بي زمان

اما به قدر فهم تو كوچك مي شود

و به قدر نياز تو فرود مي آيد

و به قدرآرزوي تو گسترده مي شود

و به قدر ايمان تو كارگشا مي شود.

از خدا پرسیدم : خدایا چطور میتوان بهتر زندگی کرد؟


خدا جواب داد : گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر
 
با اعتماد زمان حالت را بگذران و بدون ترس برای آینده آماده شو
 
ایمانت را نگه دار و ترس را به گوشه ای انداز
  
شک هایت را باور نکن و هیچ گاه به باورهایت شک نکن
 
زندگی شگفت انگیز است ؛فقط اگر بدانید که چطور زندگی کنید
 
مهم این نیست که قشنگ باشی، قشنگ این است که مهم باشی !!حتی برای یک نفر
 
مهم نیست شیر باشی یا آهو مهم اینست که با تمام توان شروع به حرکت کنی
 
کوچک باش و عاشق...که عشق میداند آئین بزرگ کردنت را
 
 بگذار عشق خاصییت تو باشد، نه رابطه ی خاص تو با کسی
 
موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن
 
فرقی نمی کند گودال آب کوچکی باشی ، یا دریایی بی کران
 
زلال که باشی ، آسمان در توست ...

سلاااااام به همه دوستان عزیزم عیدتووووووووووووووووون مبااااااارک

به نظر شما کدوم یکی درست میگه؟؟؟؟؟

امیدوارم منم تو این شبها دعا کنید

 

علی ابن ابیطالب : آدمی به گفتارش سنجیده می شود و به رفتارش ارزیابی می گردد،

 چیزی بگو که کفه سخنت سنگین شود و کاری کن که قیمت رفتارت بالا رود

 

به مثبت نگاه کنید

تا حالا توجه کردی:

تا حالا توجه کردی روزایی که حوصلت سر رفته تلویزیون تعطیل می شه؟

تا توجه کردی آخر عشق ها جداییه؟

 تا حالا توجه کردی وقتی صدامون پشت تلفن قطع و وصل می شه بدون اینکه تأثیری

 داشته باشه فریاد می کشیم؟

تا حالا  توجه کردی با اینکه خدا میتونه مچت رو بگیره ولی همش دستت رو میگیره؟

 تا حالا  توجه کردی صبح که از خواب پا میشین تا دستشویی نرین هیچ کاری نمیتونین انجام بدین

تا حالا  توجه کردی بعضی وقتا یه صحنه ای رو میبینید احساس میکنید که قبلا یه جایی اونو

 دیدید و حالا داره تکرار میشه ؟

تا حالا  توجه کردی اگه مشت کنین انگشتاتون با هم برابر می شه  اما اگه دستتون

 رو صاف بگیرین انگشتها برابر نمی شن

تا حالا  توجه کردی همیشه یکی از خط ریش ها از اون یکی بهتر در میاد ؟ همین قضیه در

 مورد ابروی دختر ها هم صدق میکنه !

تا حالا  توجه کردی ۹ ماهی که تو شکمِ مامانمون هستیم، جزء سنمون حساب نمیشه ؟

( راسته ها !!! کجا میره ؟ هان؟

تا حالا  توجه کردی دقت کردین  تا آرایشگر روپوش و میندازه رومون دماغمون خارش میگیره؟!

تا حالا دقت کردی بودین تام و جری تمام مدت لخت بودن، اما وقتی میرفتن لب

 ساحل شلوارک پاشون میکردن؟

 تا حالا دقت کردی وقتی دعواتون با یکی تمام شد تازه جواب های خوب به ذهنتون میرسه

تا حالا دقت کردی نشده يه بار اين جعبه ي دستمال كاغذي رو باز كنیم،بَرگِ اوَلِش

درست مثل بچه آدم بياد بيرون

چه خوب است آفريدگار خود بودن

 ولي آسان نيست


شكوه و تقوا و شگفتي از زيبايي شور انگيز طلوع خورشيد را بايد از دور ديد

 اگر نزديكش شويم از دستش داده ايم .

لطافت و زيبايي گل در زير انگشتان تشريح مي پژمرد

 آه كه عقل اين ها را نمي فهمد

وای منم انقده پسر خاله رو دوست داااارم

حلول ماه رمضان مبارک

خدایا نگویم دستم بگیر

عمریست گرفته ای

مبادا رها کنی

سلام به همه دوستان عزیز حلول ماه رمضان رو به همتون تبریک

 میگم..امیدوارم وقت افطار منم دعا کنید

 
کامپیوتر زن است یا مرد؟

استاد زبان فرانسه در مورد مونث یا مذکر بودن اسم ها توضیح میداد که پرسید:کامپیوتر زن است یا مرد؟

کلیه ی دانشجویان دختر جنس رایانه را به دلایل زیر مذکر اعلام کردند:

1- وقتی به آن عادت می کنیم گمان می کنیم بدون آن قادر به انجام کاری نیستیم.
2 - با اینکه داده ها ی زیادی دارند اما نادانند.
3 - قرار است مشکلات را حل کنند،اما در بیشتر مواقع معضل اصلی خودشانند.
4 - همین که پایبند یکی از آن ها شدید متوجه می شوید که اگر صبر کرده بودید مورد بهتری نصیبتان می شد.

کلیه ی دانشجویان پسر به دلایل زیر آن را مونث اعلام کردند:
1 - به غیر از خالق آنها کسی از منطق درونی آنها سر در نمی آورد.
2 - کسی از زبان ارتباطی آنها سر در نمی آورد.
3 - کوچکترین اشتباهات را در حافظه دراز مدت خود ذخیره می کنند تا بعد ها تلافی کنند.
4 - همین که پایبند یکی از آنها شدید باید تمام پولتان را صرف خرید لوازم جانبی اش بکنید

از بچه‌های کودکستان سوال زیر پرسیده شد:

«اتوبوس شکل زیر به کدام طرف حرکت می‌کند؟»

به دقت به شکل نگاه کنید.

جواب سوال بالا را می‌دانید؟

تنها دو جواب وجود دارد: «چپ» یا «راست»

درباره‌اش فکر کنید …

ادامه نوشته

شب بارانی

این داستان رو یکی از دوستام برام تعریف کرده و قسم خورد که واقعیه ،

دوستم تعریف می ‌کرد که یک شب موقع برگشتن از ده پدریشون تو شمال ،

جای این که از جاده اصلی بیاد ، یاد باباش افتاده که می گفت ؛

 جاده قدیمی باصفا تره و از وسط جنگل رد می شه !این ‌طوری تعریف می ‌کنه :

من احمق حرف بابام رو باور کردم و پیچیدم تو خاکی ، ٢٠ کیلومتر از جاده دور شده بودم

که یهو ماشینم خاموش شد و هر کاری کردم روشن نمی شد …

 وسط جنگل ، داره شب می شه ، نم بارون هم گرفت .

اومدم بیرون یه کمی با موتور ور رفتم دیدم از موتور ماشین سر در نمی آرم !

راه افتادم تو دل جنگل ، راست جاده خاکی رو گرفتم و مسیرم رو ادامه دادم .

 دیگه بارون حسابی تند شده بود …

با یه صدایی برگشتم ، دیدم یه ماشین خیلی آرام و بی‌ صدا بغل دستم وایساد .

من هم بی ‌معطلی پریدم توش . این قدر خیس شده بودم که به فکر این

که توی ماشینو نیگا کنم هم نبودم ، وقتی روی صندلی عقب نشستم ،

سرم رو آوردم بالا واسه تشکر که دیدم هیچ کس پشت فرمون و صندلی جلو نیست !

خیلی ترسیدم ، داشتم به خودم می ‌اومدم که ماشین یهو همون طور بی ‌صدا راه افتاد …

 هنوز خودم رو جمع و جور نکرده بودم که توی نور رعد و برق دیدم

 یه پیچ جلومونه ! تمام تنم یخ کرده بود. نمی ‌تونستم حتی جیغ بکشم …

 ماشین هم همین طور داشت می ‌رفت طرف دره ، تو لحظه ‌های آخر خودم

رو به خدا این قدر نزدیک دیدم که بابا بزرگ خدا بیامرزم اومد جلوی چشمم …

همون موقع یه دست از بیرون پنجره ، اومد تو و فرمون رو چرخوند به سمت جاده ،

نفهمیدم چه مدت گذشت تا به خودم اومدم ولی هر دفعه که ماشین به سمت دره یا کوه می ‌رفت ،

 یه دست می ‌اومد و فرمون رو می ‌پیچوند …

از دور یه نوری دیدم و حتی یک ثانیه هم تردید به خودم راه ندادم ، د

ر رو باز کردم و خودم رو انداختم بیرون ، این قدر تند می ‌دویدم که نفس کم آورده بودم ،

دویدم به سمت آبادی که نور ازش می‌اومد . رفتم توی قهوه خونه و ولو شدم روی زمین  …

 بعد از این که به هوش اومدم جریان رو تعریف کردم ،

وقتی تموم شد تا چند ثانیه همه ساکت بودند که یهو در قهوه خونه باز شد و دو نفر خیس اومدن تو

یکیشون داد زد : محمد نگاه کن ! این همون احمقیه که وقتی ما داشتیم ماشین

 رو هل می ‎دادیم سوار ماشین ما شده بود !

میلاد حجت خدا ، دوازدهمین ساغر الهی بر منتظران جمالش مبارک باد . . .

سلام ای انتظــار انتظـــارم  / سلام ای رهبر و ای یادگارم

سلامم بر تو ای فرزند زهرا /  سلامم بر تو ای نـــاجی دنیا . . .

ولادت حضرت حق مهدی صاحب الزمان بر شما مبارک

 اللهم عجل لولیک الفرج