ღ ღ ღ دوباره دلم برایت تنگ شده  ღ ღ ღ

 Click to view full size image

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar22.com

 

دوباره دلم برایت تنگ شده است ، دوباره دلم هوای تو را کرده است.

دلم میخواهد همیشه در کنارم باشی و من نیز برایت از عشق بگویم.

بگویم که خیلی برایم عزیزی ، برایم بهترینی.

دلم تنگ است و تو نیستی ، باید با این دلتنگی بسازم و بسوزم.

دلم تنگ است برای راه رفتن در کنارت ، دست گذاشتن در دستانت ،

 نگاه به آن چشمهای زیبایت.

فاصله بین من و تو غوغا می کند و این قلب را دلتنگتر می کند.

کاش در کنارم بودی ، خیلی دلم گرفته است.

وقتی دلم تنگ می شود در گوشه ای مینشینم و به یاد تو اشک میریزم.

کاش همیشه در کنارم بودی و حتی یک لحظه نیز از من دور نمیشدی.

این دل بدجور بهانه تو را میگیرد ، نمی دانم چگونه با این دل بهانه گیرم بسازم!


خیلی سخته روز تولدتو بدون حضور عشقت جشن بگیری

 

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar22.com

ღ ღ ღ از من نپرس چقدر دوستت دارم ღ ღ ღ

 

 

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar22.com

 

از من نپرس چقدر دوستت دارم

      اینجا در قلب من حد و مرزی برای حضور تو نیست

          به من نگو که چگونه بی تو زیستن را تمرین کنم

      مگر ماهی بیرون از آب میتواند نفس بکشد

      مگر می شود هوا را از زندگیم برداری و من زنده بمانم

    بگو معنی تمرین چیست ؟

        بریدن از چه چیز را تمرین کنم ؟

     بریدن از خودم را ؟

 مگر همیشه نگفتم که تو هم پاره ای از تن منی ...

     از من نپرس که اشکهایم را برای چه به پروانه ها هدیه می دهم

     همه می دانند که دروری تو روحم را می آزارد

 تو خود پروانه ها را به من سپردی که میهمان لحظه های بی کسی ام باشند

              نگاهتت را از چشمم برندار مرا از من نگیر ...

           هوای سرد اینجا رو دوست ندارم

      مرا عاشقانه در آغوش بگیر که سخت تنهام

 

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar22.com

ღ ღ ღرویای با تو بودن  ღ ღ ღ



بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar22.com


رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمیتوان سرود

با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی

و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی در نداشتند

و...و من همچون غربت زده ای در اغوش بی کران دریای بی کسی

به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و می مانم تا ابد

وتا وقتی که شبنم زلال احساست زنگار غم را از وجودم بشوید

بانوی دریای من...

کاش قلب وسعت می گرفت شمع با پروانه الفت می گرفت

کاش توی جاده های زندگی خنده هم از گریه سبقت می گرفت


بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar22.com

ღ ღ ღ تو را دوست دارم  ღ ღ ღ

 
بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar22.com
 
تو را دوست دارم 

يكي را دوست ميدارم ولي او باور ندارد !

يكي را دوست ميدارم همان كسي كه شب و روز به يادش هستم و لحظات سرد

 زندگي را با گرماي عشق او ميگذرانم !

يكي را دوست ميدارم ، بيشتر از هر كسي ، همان كسي كه مرا اسير قلبش كرد !

يكي را دوست ميدارم ، كه ميدانم او ديگر برايم يكي نيست ، او برايم يك دنياست !

يكي را براي هميشه دوست ميدارم ، كسي كه هرگز باور نكرد مرا !

كسي كه هرگز اشكهايم را نديد و نديد كه چگونه از غم دوري

 و دلتنگي اش پريشانم !

يكي را تا ابد دوست ميدارم ، كسي كه هيچگاه درد دلم را نفهميد و ندانست

كه او در اين دنيا تنها كسي است كه در قلبم نشسته است !

يكي را در قلب خويش عاشقانه دوست ميدارم ، كسي كه نگاه عاشقانه

 مرا نديد و لحظه اي كه به او لبخند زدم نگاهش به سوي ديگري بود !

آري يكي را از ته دل صادقانه دوست ميدارم ، كسي كه لحظه اي به

پشت سرش نگاه نكرد كه من چگونه عاشقانه به دنبال او ميروم !


كسي را دوست ميدارم كه براي من بهترين است ، از بي وفايي هايش كه بگذرم

براي من عزيزترين است !

يكي را دوست ميدارم ولي او هرگز اين دوست داشتن را باور نكرد !

نميداند كه چقدر دوستش دارم ، نمي فهمد كه او تمام زندگي ام است !

يكي را با همين قلب شكسته ام ، با تمام احساساتم ، بي بهانه دوست ميدارم !

كسي كه با وجود اينكه قلبم را شكست اما هنوز در اين قلب شكسته ام جا دارد !

يكي را بيشتر از همه دوست ميدارم ، كسي كه حتي مرا كمتر از هر

 كسي نيزدوست نميدارد !

يكي را دوست ميدارم ...

با اينكه اين دوست داشتن ديوانگيست اما ...............

 

من ديوانه تنها او را دوست ميدارم

 

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar22.com

ღ ღ ღ دوست دارم که ..... ღ ღ ღ


 

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar22.com


دوست دارم که 
یه اتاقی باشه گرمه گرم ... روشنه روشن ... تو باشی، منم باشم ...

کف اتاق سنگ باشه سنگ سفید...

تو منو بغلم کنی که نترسم ...که سردم نشه

... که نلرزم ... اینجوری که تو تکیه دادی به دیوار ... پاهاتم دراز کردی ...

منم اومدم نشستم جلوت و بهت تکیه دادم ... با پاهات محکم منو گرفتی ...

دو تا دستتم دورم حلقه کردی ... بهت می‌گم چشماتو می‌بندی؟ میگی آره!

بعد چشماتو می‌بندی ... بهت می‌گم برام قصه می‌گی تو گوشم؟

می‌گی آره! بعد شروع می‌کنی آروم آروم تو گوشم قصه گفتن ...

یه عالمه قصة طولانی و بلند که هیچ وقت تموم نمی‌شن ...

می‌دونی؟ می‌خوام رگ بزنم ... رگ خودمو ... مچ دست چپمو ...

یه حرکت سریع ...

یه ضربه عمیق ... بلدی که؟ ولی تو که نمی‌دونی می‌خوام رگمو بزنم ...

تو چشماتو بستی ... نمی‌دونی من تیغ رو از جیبم در میارم ...

نمی‌بینی که سریع می برم ... نمی‌بینی خون فواره می‌زنه ... رو سنگای سفید ...

نمی‌بینی که دستم می‌سوزه و لبم رو گاز می‌گیرم که نگم آااخ که چشماتو باز نکنی و منو نبینی ...

تو داری قصه می‌گی.. من شلوارک پامه ... دستمو می‌ذارم رو زانوم ...

خون میاد از دستم می‌ریزه رو زانوم و از زانوم می‌ریزه رو سنگا ...

قشنگه مسیر حرکتش! قشنگه رنگ قرمزش ... حیف که چشمات بسته است و نمی‌تونی ببینی ...

تو بغلم کردی ... می‌بینی که سرد شدم ... محکمتر بغلم می‌کنی که گرم بشم ...

می‌بینی نامنظم نفس می‌کشم ... تو دلت میگی آخی دوباره نفسش گرفت!

می‌بینی هر چی محکمتر بغلم می‌کنی سردتر میشم ... می‌بینی دیگه نفس نمی‌کشم ...

چشماتو باز می‌کنی می‌بینی من مردم ... می‌دونی؟

من می‌ترسیدم خودمو بکشم! از سرد شدن ... از تنهایی مردن ... از خون دیدن ...

وقتی بغلم کردی دیگه نترسیدم ... مردن خوب بود، آرومِ آروم ... گریه نکن دیگه! ...

من که دیگه نیستم چشماتو بوس کنم بگم دلم می‌گیره‌ها !

بعدش تو همون جوری وسط گریه‌هات بخندی ... گریه نکن دیگه خب؟

دلم می‌شکنه... دلِ روح نازکه ... نشکنش خب...؟

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar22.com

ღ ღ ღ نیلوفرانه دل به دریا می زنم ღ ღ ღ

براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد

 

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar22.com

نیلوفرانه دل به دریا می زنم تا دریا حریم تنهایی ام باشد

اگر فرصتی دست داد زندگی

به دیدارم آی نازنین

به دیدارم آی

که چشمان دریایی ام

تنها

شاخه گل نگاهت را

به انتظار نشسته

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar22.com

 

ღ ღ ღ كساني كه به فكرمان هستندღ ღ ღ

 

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar22.com

 

 بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar22.com

 

ما كساني كه به فكرمان هستند را به گريه مي اندازيم. ما گريه مي كنيم

 براي كساني كه به فكرمان نيستند. و ما به فكر كساني هستيم كه هيچوقت

برايمان گريه نمي كنند. اين حقيقت زندگي است .

 عجيب است ولي حقيقت دارد. اگر اين را بفهمي،

هيچوقت براي تغيير دير نيست. مرا بسپار به يادت به وقت بارش باران گر

 نگاهت به ان بالاست و در حال دعا هستي خدا ان جاست دعايم كن كه من

تنهاترين تنها نمانم قصه ها را گفته ايم چيزي نمانده

 براي گفتن كاش ميشد اسرار دل را نگه داشت و نگفت، تا كه روزي

 معشوق از دست نرود

 ميداني كه خاصيت عشق اين است زماني كه دانستي و دانست اين راز را،

 هر دو گريزان ميشويد نميدانم چه رازيست فراموش نكن

شايد سالها بعد در گذر جاده ها بي تفاوت از كنار هم بگذريم

و بگوييم:

آن غريبه چقدر شبيه خاطراتم بودبذار خيال كنم تو دلتنگيات غروب كه

 مي شه ياد من مي افتي بيا با پاك ترين سلام عشق

آشتي كنيم بيا با بنفشه هاي لب جوي آشتي كنيم

بيا ازحسرت و غم ديگه باهم حرف نزنيم بيا برخنده ي اين صبح بهار

خنده كنيمتو مالك تمام احساسم هستي تمام عشقم تمام احساس

 ناب دست نخورده ام كه حاضر نيستم، حتي ذره اي از آن را با هيچكس

 تقسيم كنم با هيچكس جز تو . نه ، احساسم را با تو تقسيم نميكنم بلكه

 آن را به تو تقديم ميكنم

تمام احساسم را تمام عشقم را
من براي سالها مينويسم...سالها بعد كه چشمانت عاشق ميشوند...

افسوس كه قصه ي مادر بزرگ راست بود...

هميشه يكي بود يكي نبود ...

 

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar22.com

ღ ღ ღ.......... ღ ღ ღ

 

عکس عاشقانه

 

ღ ღ ღ یه سلام پایانی 88  ღ ღ ღ

 

یه سلام پایانی 88

 

یه سلام ویژه واسه تک تک  دوستای گلم یه سلام ویژه

واسه اونایی  که تو سال 88 عاشق شدن و عاشق می مونن

 یه سلامی واسه کسایی که سال 88 سال آشناییشون

 بود  یه سلامی بی پایان مثل عشق بی پایان

         سلام

                    امیدوارم حالتون خوبه خوب باشه

اول از همه یه معذرت میخوام بابت اینکه مدتی بود وبلاگ رو آپ

 نمی کردم دومی رو هم که همتون میدونین از اونجایی

 که دیگه کم کم شمارش معکوس شروع شده و

 لحظه ها داره به سرعت میگذره وما هم به سرعت لحظه ها داریم

 از کناره سال 88 میگذریم

 تا قدم به  سال1389 بذاریم

امیدوارم سال1389 سالی پر از عشق  پر از محبت پر ازشادی پر از….

. باشه در کل یه سال به یاد موندنی واسه همتون باشه و همه ما ها

 به تک تک آزوهای نرسیدمون برسیم

خیلی دوستون  دارم پیشاپیش سال جدید 1389 رو بهتون

 تبریک میگمسال خوبی داشته باشید       پروا

 

 

 خاطره


از کوچه های حادثه به آرامی می گذرم ، با دستهایم چشمانم را محو

می کنم تا ببینم آن کوچه بن بست تنهایی عشق را...

 دلم عجیب هوای دیدنت را کرده است ، دستانم را کمی کنار می زنم و

 ازلا‌ به لا‌ی انگشتان لرزانم نیم نگاهی به گذشته ناتمامم می اندازم ،

  چیز زیادی نیست و از من نیز چیزی نمانده است جز  آیینه

 زلا‌لی که از آن گله دارم که چرا حقیقت زندگی را از من پنهان کرد. !؟

  و تو ای سنگ صبورلحظه لحظه های عمر کوتاه من ، چقدر

 بی کس و تنها ماندی ! جواب صفحه های سفیدت را چه دهم

 که من نیز  بی وفایی را از زمانه آموختم.

 می دانم دلت آنقدر بزرگ و دریایی است که مرهم زخم های بی کس ام

  باقی بمانی و یک امشب دیگر را با من تا سحرگاهان همنوا شوی.

 به سراغت نیامدم چون روح باران زده شیدای روزهای آشنایی گرفتار

 تگرگی بی پایان شد و اینگونه سیلا‌ب عشق در مسیر طغیان

  آمال و آرزوهایم تبدیل به سرابی شد.

 نبودی تا ببینی که چگونه غزل در تاب یاسمن تب کرد و تا

 صبح نالید ، نبودی تا ببینی که آسمان

چه بی قرار و معصومانه اشک می ریخت و تن سرد مرا نوازش

 می کرد ، نبودی تا ببینی که

چگونه چشمانم در انتظارت ماند و نیامدی...

تو خود گفتی که دنیا فدای تو و چشمانت ، تو خود گفتی آبیِِِ آرامشِ

دریا  فدای نگاهت ، تو خود گفتی سرخی آتشین شقایق ها

 فدای قلب کوچکت...

 حالا‌ از آن حرفهای رنگین اثری نیست و تمام آبی ها و قرمزها

برایم  رنگ باخته اند ، از تو نیز به خاطر دو رنگ بودنت شکوه ای

 ندارم ،  چون دیگر دنیا برای من بی رنگ است!

 و اما باز هم تو ای حریم پاک و بی آ لا‌یشم! می خواهم ترکت کنم و

  هیچ گاه به سوی صفحه های قلم خورده ای که خود بر

رویت حک کردم ،  باز نگردم . شاید اینگونه مجبور

 نباشی دستهای سفیدت را به زیر چکه های دلتنگی ام بگیری و

 له شوی  و گیسوانم را برتن لطیفت احساس کنی.

 لحظه ، لحظه ای است جادوئی... !

  در کنج خلوت این اتاق دستهای دختری ، آرام صندوقچه ای

  را مهر می کند و زمزمه ای در زیر لب دارد . نوایش ضعیف نیست

  اما هیچ کس نمی تواند بفهمد او چه می گفت و دیگر نمی گوید...

 

 

ღ ღ ღ نگا هت میکنم من با نگاه مهربانم ღ ღ ღ


عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

 

نگا هت میکنم من با نگاه مهربانم


صدایت میکنم من با صدای آشنایم

ولی هرگز نمیدانم چرا رفتی

....
ولی رفتی و بعد از رفتنت باران چه معصومانه می بارید


بعد از رفتنت یک قلب دریایی ترک برداشت


بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاکستری گم شد


و گنجشکی که هر روز از کنار پنجره با مهربانی دانه


بر می داشت

....
تمام بالهایش غرق در اندوه و حسرت شد


بعد از رفتن تو آسمان چشم هایم حتی بارانی بود


بعد از رفتنت کسی حس کرد من بی تو هزار بار خواهم مرد


بعد از رفتنت دریا چه بغضی کرد و کسی فهمید تو یاد


مرا از یاد خواهی برد


ومن با آن که میدانم تو هرگز یاد من را از بین نخواهی برد


هنوزم که هنوز است آشفته چشمان توام. ومن در اوج پائیزی ترین


ویرانی یک دل غصه ای از جنس بغض کوچک یک ابر در انتظار توام

 

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

 

برای هزارمين بار پرسيد:

ـ تا حالا شده من دلتو بشکونم؟


منم برای هزارمين بار به دروغ گفتم:ـ نـــه. هیچوقت

تا مبادا دلش بشکنه

 

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

ღ ღ ღ دوستت دارم و بی تو هرگز ღ ღ ღ

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

 

ای عشق من / ای تنها یار و یاورم .

زندگی بدون تو معنا ندارد .

حتی بهترین وا ژه ها هم برای ابراز علاقه من به تو کافی نیست . فقط می توانم با زبانی ساده و

 دلی پر از محبت به تو بگویم :

دوستت دارم و بی تو هرگز

ایا تا به حال فکرکرده ای که بدون تو زندگی من ارزشی ندارد .

هرگز از کنارم نرو و من را تنها مگذار این را بدان که دیواته و عاشقت هستم

 

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

ღ ღ ღ عشق ღ ღ ღ

 

<>

< عشق یعنی ترس از دست دادن تو!! >

 

 

<>

< سوال هر چه باشد پاسخ عشق است >

 

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

ღ ღ ღ.......... ღ ღ ღ

ღ ღ ღاز دل یک عاشق  ღ ღ ღ

 
 
 
 
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comاز دل یک عاشق   

 

می خواهم برایت از دلتنگی هایم بگویم

دلتنگی هایی که به رنگ توست

برای توست

دلتنگی هایی که مدام به سر من دیوانه می زنند

دلتنگی هایی که شاید کسی آنها را نمی شناسد

هیچ کس خبری از دلتنگی های این دل دیوانه ندارد

ای تمام دلتنگی ورویا و خواب وخیالم

می خواهم فقط تو

فقط تو، دلتنگی هایم را بدانی و بشناسی

چون برای توست

دلتنگی من از دوست داشتن ها ست

از جنس شقایق و به رنگ عاطفه هاست

از باران و تگرگ

از دل یک عــاشــــ ق

می دانم که تنها تویی که دلتنگی ام را می فهمی

چون توهم روزی از این دلتنگی دم می زدی

روزی تو هم مثل من دیوانه بودی

من از نوع لیلی و تو مجنون

خدا کند طعم خوش دیوانگی

و طعم بد دلتنگی از یادت نرفته باشد

یا اگر هم رفت

خدا کند درد دیوانگی و دلتنگی

حتی ذره ای در وجود مهربانت باشد

تا شاید فقط تو بدانی

بدانی که دلتنگی هایم برای توست که دیوانه ام کرده...

ღ ღ ღ.......... ღ ღ ღ

 

ღ ღ ღمی رسد روزی....  ღ ღ ღ

 

 

 

 

می رسد روزی که بی من روزها را سر کنی

 می رسد روزی که مرگ عشق را باور کنی

می رسد روزی که تنها در کنار عکس من

نامه های کهنهام را موبه مو ازبر کنی

 

 

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar22.com

ღ ღ ღ من مي خوام بهت بگم  ღ ღ ღ

تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com  

Click to view full size image 

تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com 

 

گفتي مي خوام بهت بگم همين روزا مسافرم

«بايد برم» براي تو فقط يه حرف ساده بود

کاشکي مي ديدي قلب من به زير پات افتاده بود

شايد گناه تو نبود، شايد که تقصير منه

شايد که اين عاقبتِ اين جوري عاشق شدنه

سفر هميشه قصه رفتن و دلتنگيه

به من نگو جدايي هم قسمتي از زندگيه

هميشه يک نفر ميره آدم و تنها مي ذاره

ميره يه دنيا خاطره پشت سرش جا مي ذاره

هميشه يک دل غريب يه گوشه تنها مي مونه

يکي مسافر و يکي اين وره دنيا مي مونه

دلم نمياد که بگم به خاطر دلم بمون

اما بدون با رفتنت از تن خستم ميره جون

بمون براي کوچه‌اي که بي تو لبريزه غمه

ابري تر از آسمونش ابراي چشماي منه

بمون واسه خونه‌اي که محتاج عطر تن توست

ღ ღ ღ نگاه کن تا بفهمی عاشق واقعی کیست! ღ ღ ღ

 

 تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com 

Click to view full size image

 

تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com 

نگاه کن تا بفهمی عاشق واقعی کیست!

 

لحظه ای به من نظری بینداز...

ببین من عاشق را....

ببین که چگونه عاشقانه در پی تو هستم .....

ببین که چگونه شب و روز به یاد تو هستم وتنها آرزویم رسیدن به تو است ...

لحظه ای به من نظر بینداز....

ببین که تنها تر از من هیچ تنهایی نیست مرا باور کن تنها تویی در قلب تنهایم ....

این قلب تنها لحظه به لحظه به یاد توهست ...

ببین مرا که از همه عاشقترم عاشق تو وآن قلب مهربانت...

از همه دیوانه تر منم  این منم که دلم میخواهد و آرزو دارم تو برای من باشی ..!

در میان این همه عاشق لحظه ای نیز به من نگاه کن ...

یک لحظه به من نگاه کن تا ببینی از همه مجنون ترم ...

مجنون تو مجنون آن چشمهای زیبایت دیوانه آن قلب پاکت...

بیا با هم عاشق ترین باشیم .. در میان همگان صادق ترین باشیم ...

ببین من دلشکسته را که شب و روزم یاد تو و ذکر نام توست...

مرا باور کن. این عشق مرا  گرچه حقیر است ولی باور کن...

باور کن که همین عشق حقیر پاکترین و واقعی ترین عشق روی زمین است ....

با اینکه میدانم نگاهت به سوی کسی دیگر است بیا و لحظه ای نیز به من نگاه کن!

نگاه کن تا بفهمی عاشق واقعی کیست!

او که تو را از همه بیشتر دوست دارد و تنها آرزویش رسیدن به تو است منم!

 او که رسیدن به تو را برابر با خوشبختی میبیند منم!

این منم که عاشقم... لحظه ای به من عاشق نظری بینداز....

به خدا خیلی دوستت  دارم و یه لحظه نیز طاقت ندارم قلبت برای  کسی دیگر باشد!

آرزو دارم آن قلب پاکت برای منی باشد که تو تنها آرزویش هستی !

فقط  یک بار بگو که برای منی ..تا یک عمر احساس خوشبختی کنم!

فقط یک لحظه برای من باش.تا یک عمر امیدوارانه و عاشقانه به عشق تو زندگی کنم

باور داشته باش که خیلی دوستت دارم ..تنها کافیست لحظه ای مرا باور کنی..!

بیا با من باش تا غروب زندگی ام به پایان برسد و سپیده عشق در قلبم طلوع کند..!

بیا با من باش تا سپیده آخر ..... لحظه ای که میفهمی از عشقت مرده ام !

 

 

ღ ღ ღ منو ببخش ღ ღ ღ

Click to view full size image

 تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net

 

 

منو ببخش

منو ببخش واسه اینکه دلتو شکوندم

خیلی ساده رفتم دیگه پیشت نموندم

ولی حالا که رفتم به خدا پشیمونم

ای کاش نمی رفتم و پیشت میموندم

حلا دیگه خیلی دیر شده  نه

دیگه منو نمی خوای

نگو تورو خدا که تحملشو ندارم

مهم اینکه بازم بگی منو می خوای

منو ببخش واسه همه بدی هایی که بهت کردم

چه اشتباهی کردم که از پیشت رفتم

کاش این اشتباه و نمی کردم

به خدا قسم حال من بهتر از تو نیست عزیزم

بیا گذشته هارو فراموش کنیم

آخه می خوام دیگه زندگیمو به پات بریزم

عزیزم منو ببخش جوونی کردم

حالا دیگه پشیمونم

عزیزم تورو خدا منو ببخش

میخوام دیگه واسه همیشه تنهات نزارم و پیشت بمونم

 

 

 تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net

 

تو بی من تنها من از تو تنهاتر

 

 

ღ ღ ღ  تقدیم به......... ღ ღ ღ

 

 

 

 

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar22.com

 

 

عشق

تقدیم به چشم هایی که در راه ماندند و دلهایی که آنها را راندند ، تقدیم به

 اشکهایی که غرورشان شکست .  چه حسی است دوست داشتن کسی که تمام

 وجودت را فراگرفته و حال غروری که مانع از بیان احساس درونت شود ،

 امروز تمام هستی ام را باخته ام دیگر نه راهی برای برگشت دارم و نه بهانه ای

 برای ماندن من مقصر بودم تمام احساساتش را نادیده گرفتم غرورش را خورد

 کردم با عشقش بازی کردم ، اما حال پشیمانم میخواهم دوباره برگردد امّا .......

 کاش می شد . رفته ، مرا از دل رانده ، دیگر جای در قلبش برای من نیست

دیگر فراموش شده ام می نویسم تا بداند دوستش دارم .

..امروز زیباترین و قشنگترین خاطراتم را مرور می کنم امّا این بار با حسرت

هرگاه به گذشته فکر می کنم به وقتها و لحظاتی که قشنگترین حرفها را برایم

 می گفت به زمانی که با قشنگترین جملات بازی میکردیم به لحظه ای که برای

اولین بار دیدمش ، به شبهای که تا صبح با یادش می خوابیدم ، به لحظه ای که

میشماردم تا برگردد تا بتوانم دوباره ببینمش به رویاهای که درنیمه راه ماندن .

 حالا من خسته ..... نا امید ..... به آخر رسیده ..... همیشه دلم میخواست به

سفیدی برسم و به اوج امّا دارم از همون اوج پرت میشم پایین لحظۀ آخر .........

 سقوط از همۀ اندیشه هام ....... " پایان زندگی "

 

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar22.com


ღ ღ ღدیر کرده است! ღ ღ ღ

 

 

 

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar22.com

 

دیر کرده است!

پرسيد چرا دير كرده است ؟ نكند دل ديگري اورااسيركرده است

؟ خنديدم وگفتم اوفقط اسيرمن است , تنها دقايقي چند تاخير كرده است

گفتم امروز هوا سردبوده است , شايد موئد قرار تغيركرده است , آينه به سادگي ام
 
خنديد و گفت : احساس پاك , تو را زنجيركرده است . به او گفتم از عشق من
 
 چنين سخن مگو! گفت خوابي اوسالهاست كه ديركرده است .
 
 درآينه به خودنگاه مي كنم ! آه عشق اوعجب مرا پيركرده است .
 
 راست مي گفت آينه كه منتظرنباش او براي هميشه دير كرده است.
 

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar22.com

 

اونی که گفته بود پیشم مـی مونه کسی که من دلم می خواد همونه اونی که تو پایـیز

واسم قسم خورد فــقط بــا مـن هــمیشه مــهـربـونـه اونی که گفت قسمت همش

دروغه یـه چــیـزیـه درسـت مـث بـهـونـه اونـی که مـاجـرای عـاشـقـیـشـو گلدونه

 اطلسـی مـونـم مـی دونـه اون کسی که می گفت ستاره ها مون تــو بـهـتـریـن

نـقـطـه کـهـکـشــونـه اون که می گفت توکل دوتامون بـه لـطـفـای خـدای

آســمــونـهاونی که می گفت دق می کنه اگر که پـای کسـی دیـگـری در مـیـونـه

اون که می گفت چاره فقط سکوته واســه جـواب حـرف عـاشـقـونـه نـمـی دونـم

چـی شـد کـه رفـت آخـر پیغام فرستاد من می رم دیگه دیونه

 

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar22.com

 

اگر مي توانستم مجازاتت کنم از تو مي خواستم به اندازه اي که تو را دوست دارم

 مرا دوست داشته باشي

 

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar22.com

 

ღ ღ ღ  لیلی و مجنون ღ ღ ღ

 

 

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar22.com

 

 

می گن یه روز لیلی واسه مجنون پیغام فرستاد که انگار خیلی دوست داری منو ببینی؟

اگه نیمه شب بیای بیرون شهر کنار فلان باغ می بینمت. مجنون که شیفته دیدار لیلی

 بود چندین ساعت قبل از موعد مقرر رفت و در محل قرار نشست. نیمه شب لیلی

 اومد و وقتی اونو تو خواب عمیق دید از کیسه ای که به همراه داشت چند مشت

گردو برداشت و ریخت تو جیبهای مجنون و رفت. مجنون وقتی چشم باز کرد

خورشید طلوع کرده بود آهی کشید و گفت: ای دل غافل یار آمد و ما در خواب بودیم.

افسرده و پریشون برگشت به شهر. در راه یکی از دوستانش اونو دید و پرسید:

چرا اینقدر ناراحتی؟! و وقتی جریان را شنید با خوشحالی گفت: این که عالیه !

 آخه نشونه اینه که لیلی به دو دلیل تو رو خیلی دوست داره !

 دلیل اول اینکه: خواب بودی و بیدارت نکرده! و به طور حتم به خودش گفته :

 اون عزیز دل من که تو خواب نازه پس چرا بیدارش کنم؟!

و دلیل دوم اینکه: وقتی بیدار می شدی گرسنه بودی و لیلی طاقت این رو نداشت

 پس برات گردو گذاشته تا بشکنی و بخوری ! مجنون سری تکان داد و گفت: نه !

 اون می خواسته بگه: تو عاشق نیستی ! اگه عاشق بودی که خوابت نمی برد !

 تو رو چه به عاشقی؟ بهتره بری گردو بازی کنی !

 

 

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar22.com

 

امشب شب آخر که مزاحم دلت شدم

 

خورشید فردا مال تو

                                      ببخش که عاشقت شدم

 

 بدرقه لازم ندارم میرم عزیزترین

       نذار بمونه زیر پا قلبمو بردار از زمین

               دوست دارم برای تو فقط یه حرف ساده بود

              غافل از اینکه قلب من منتظر یه اشاره بود

                                                                          دوست دارم

 

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی 

 

بهم گفت :دوست داری عاشق کسی بشی که عاشقت نیست؟

گفتم: نه

گفت :دوست داری کسیا تو قلبت جا بدی که تو واسش مهم نیستی؟

گفتم: نه

گفت:دوست داری واسه کسی بمیری که جون تو واسش مهم نیست؟

گفتم : نه

گفت:حاضری غرورتا به خاطره کسی بشکنی که...،

 توی آغوشه کسی باشی که...،

 از لب کسی بوسه بگیری که...، 

عشقتا باور نداره ؟

گفتم: نه

گفت: پس عشق تو هر چقدرم واقعی باشه چون یه طرفه است بازم کافی نیست.

یکم فکر کردم گفتم با دلم چه کنم؟؟؟؟

گفت : یا عاشق نشو یا اگه عاشق شدی عاشق کسی باش که عاشق تو باشه

 

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی 

 

ديروز که فرياد زدی دوستت دارم 

 گفتم بلندتر نمی شنوم

 امروز که دره گوشم

گفتی ديگه دوستت ندارم 

 گفتم آرام بگو بقيه می شنوند

 

 عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

 

جلسه محاكمه عشق بود و عقل قاضی ، و عشق محكوم .... به دلیل تبعيد به دورترين نقطه

 مغز يعنی فراموشی ، قلب تقاضای عفو عشق را داشت ولی همه اعضا با او مخالف بودند

 قلب شروع كرد به طرفداری از عشق ، آهای چشم مگر تو نبودی كه هر روز آرزوی دیدن

چهره زیبایش را داشتی ، ای گوش مگر تو نبودی كه در آرزوی شنيدن صدايش بودی وشما

 پاها كه هميشه رفتن به سويش بوديد حالا چرا اينچنين با او مخالفيد ؟همه اعضا روی

برگرداندند و به نشانه اعتراض جلسه را ترك كردند ، تنها عقل و قلب در جلسه ماندند عقل

 گفت: ديدی قلب همه از عشق بی زارند ، ولی متحيرم با وجودی كه عشق بيشتر از همه

 تورا آزرده چرا هنوز از او حمايت ميكنی !؟ قلب ناليد و گفت: من با وجود عشق ديگر

نخواهم بود و تنها تكه گوشتی هستم كه هر ثانيه كار ثانيه قبل را تكرار ميكند و فقط با عشق

 ميتوانم يك قلبی واقعی باشم

 

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

 

يادمان باشد عشق متعلق به لحظه هاست و نفرين برای همه ی عمر!

 
دنیا که این جوری نمی مونه همیشه یه روز میای میگم نمی خوام و نمیشه خیال نکنه همیشه
دلم برات می میره یه روزی برمی گردی که دیگه خیلی دیره یه روز میای سراغم که خیلی وقته رفتم هزار هزار بهونه از اون نگات گرفتم این روزارو یادت باشه یه وقت نگی نگفتی اون روزا دورنیست که به یاد من بازم بیفتی یه وقتی بر می گردی که فایده ای نداره هر چی سرم آوردی دنیا سرت میاره
 
عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی
 
دستت رو بذار روی قلبت ..این ساعت عمرت که داره تیک تیک میکنه....جالبه
 
 همونی که بهت زندگی میده برات شمارش معکوس رو شروع کرده...منتظر باش
 
 اما معتل نشو....تحمل کن اما توقف نکن....قاتع باش اما لج باز
 
نباش....صریح باش اما گستاخ نباش....بگو اره اما نگو حتما....بگو نه اما نگو
 
 ابدا
 
عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

خفن ترین وبلاگ باحال http://ohoom.sub.irخفن ترین وبلاگ باحال http://ohoom.sub.irخفن ترین وبلاگ باحال http://ohoom.sub.ir

 تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com 

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

 یه داستان عاشقانه ۸

 

داستان عشق و دیوانگی !

در زمانهای بسیار قدیم وقتی هنوز پای بشر به زمین نرسیده بود، فضیلت ها و تباهی ها دور

هم جمع شده بودند، آنها از بی كاری خسته و كسل شده بودند.

ناگهان ذكاوت ایستاد و گفت بیایید یك بازی بكنیم مثل قایم باشك.

همگی از این پیشنهاد شاد شدند و دیوانگی فورا فریاد زد، من چشم می گذارم و از آنجایی كه

 کسی نمی خواست دنبال دیوانگی برود همه قبول كردند او چشم بگذارد.

دیوانگی جلوی درختی رفت و چشم هایش را بست و شروع كرد به شمردن .. یك .. دو ..

 سه .. همه رفتند تا جایی پنهان شوند.

لطافت خود را به شاخ ماه آویزان كرد، خیانت داخل انبوهی از زباله پنهان شد، اصالت در

 میان ابرها مخفی شد، هوس به مركز زمین رفت، دروغ گفت زیر سنگ پنهان می شوم اما

 به ته دریا رفت، طمع داخل كیسه ای كه خودش دوخته بود مخفی شد و دیوانگی مشغول

 شمردن بود هفتاد و نه ... هشتاد ... و همه پنهان شدند به جز عشق كه همواره مردد بود نمی

 توانست تصمیم بگیرید و جای تعجب نیست چون همه می دانیم پنهان كردن عشق مشكل

 است، در همین حال دیوانگی به پایان شمارش می رسید نود و پنج ... نود و شش. هنگامی

 كه دیوانگی به صد رسید عشق پرید و بین یك بوته گل رز پنهان شد.

دیوانگی فریاد زد دارم میام. و اولین كسی را كه پیدا كرد تنبلی بود زیرا تنبلی، تنبلی اش آمده

 بود جایی پنهان شود و بعد لطافت را یافت كه به شاخ ماه آویزان بود، دروغ ته دریاچه،

 هوس در مركز زمین، یكی یكی همه را پیدا كرد به جز عشق و از یافتن عشق نا امید شده

بود. حسادت در گوش هایش زمزمه كرد تو فقط باید عشق را پیدا كنی و او در پشت بوته گل

 رز پنهان شده است.

دیوانگی شاخه چنگك مانندی از درخت چید و با شدت و هیجان زیاد آن را در بوته گل رز

 فرو كرد و دوباره و دوباره تا با صدای ناله ای دست كشید عشق از پشت بوته بیرون آمد

درحالی که با دستهایش صورتش را پوشانده بود و از میان انگشتانش قطرات خون بیرون می

 زد شاخه به چشمان عشق فرو رفته بودند و او نمی توانست جایی را ببیند او كور شده بود!

دیوانگی گفت من چه كردم؟ من چه كردم؟ چگونه می توانم تو را درمان كنم؟ عشق پاسخ داد

 تو نمی توانی مرا درمان كنی اما اگر می خواهی كمكم كنی می توانی راهنمای من شوی.

و اینگونه است كه از آنروز به بعد عشق كور است و دیوانگی همواره همراه اوست! و از

همانروز تا همیشه عشق و دیوانگی به همراه یکدیگر به احساس تمام آدم های عاشق سرک

می کشند ...

 

 تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com

 وقتی مردم

  تو هم می میری

  من از غم عشق

  توخواهم مرد 

و تو از شوق مرگ من...

تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com

 ازکسي که دوستش داري ساده دست نکش شايد ديگه هيچ

  کس رو مثل اون دوست نداشته باشي از کسي هم که
 
دوستت داره بي تفاوت عبورنکن چون شايد هيچ وقت هيچ کس
 
 تورو مثل اون دوست نداشته باشه .
 
تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com  
 
 
  تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com
 
چرا دنیا پراز حادثه های وارونست عاشق کسی میشی که عاشقی نمی دونه من به دنبال
 
تو . توبه دنبال کس دیگه هیچ کدوم از ما دوتا به اون یکی راست نمی گه من واسه
 
چشمای نازنین تو یه دیونم من دوست دارم ولی علت اش رو نمی دونم حالا که می خوای
 
 بری بزار نگاهت بکنم چون یه باره دیگه می خوام این دل ساکت بکنم . عاشق کسی شدم
 
که عاشقاش فراون بین انتخاب عشقش عمری که حیرون اونیو که دوست داری چراتورو
 
دوست نداره.
 
تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com 

 

تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com

تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com

 

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

 یه داستان عاشقانه  ۷

 

يك بار دختري حين صحبت با پسري كه عاشقش بود، ازش پرسيد

چرا دوستم داري؟ واسه چي عاشقمي؟

دليلشو نميدونم ...اما واقعا"‌دوست دارم

تو هيچ دليلي رو نمي توني عنوان كني... پس چطور دوستم داري؟

چطور ميتوني بگي عاشقمي؟

من جدا"دليلشو نميدونم، اما ميتونم بهت ثابت كنم

ثابت كني؟ نه! من ميخوام دليلتو بگي

باشه.. باشه!!! ميگم... چون تو خوشگلي،

صدات گرم و خواستنيه،

هميشه بهم اهميت ميدي،

دوست داشتني هستي،

با ملاحظه هستي،

بخاطر لبخندت،

دختر از جوابهاي اون خيلي راضي و قانع شد

متاسفانه، چند روز بعد، اون دختر تصادف وحشتناكي كرد و به حالت كما رفت

پسر نامه اي رو كنارش گذاشت با اين مضمون :

عزيزم، گفتم بخاطر صداي گرمت عاشقتم اما حالا كه نميتوني حرف بزني، ميتوني؟

نه ! پس ديگه نميتونم عاشقت بمونم

گفتم بخاطر اهميت دادن ها و مراقبت كردن هات دوست دارم اما حالا كه نميتوني برام

اونجوري باشي، پس منم نميتونم دوست داشته باشم

گفتم واسه لبخندات، براي حركاتت عاشقتم

اما حالا نه ميتوني بخندي نه حركت كني پس منم نميتونم عاشقت باشم

اگه عشق هميشه يه دليل ميخواد مثل همين الان، پس ديگه براي من دليلي واسه عاشق تو

 بودن وجود نداره

عشق دليل ميخواد؟

نه!معلومه كه نه!!

پس من هنوز هم عاشقتم

عشق واقعي هيچوقت نمي ميره

اين هوس است كه كمتر و كمتر ميشه و از بين ميره

"عشق خام و ناقص ميگه:"من دوست دارم چون بهت نياز دارم

"ولي عشق كامل و پخته ميگه:"بهت نياز دارم چون دوست دارم

"سرنوشت تعيين ميكنه كه چه شخصي تو زندگيت وارد بشه، اما قلب حكم مي كنه كه چه

شخصي در قلبت بمونه"

 

تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar-20.com

 

مغرورانه اشك ريختيم .. چه مغرورانه سكوت كرديم

چه مغرورانه التماس كرديم .. چه مغرورانه از هم گريختيم

 غرور هديه شيطان بود و عشق هديه خداوند

 هديه شيطان را به هم تقديم كرديم و هديه خداوند را از هم پنهان 

 

ياد گرفتم که عشق با تمام عظمتش دو سه ماه بيشتر زنده نيست

 ياد گرفتم که عشق يعني فاصله و فاصله

 يعني دو خط موازي که هيچگاه به هم نمي رسند

 ياد گرفتم در عشق هيچکس به اندازه خودت وفادار نيست

 و ياد گرفتم

هر چه عا شق تري ،

 تنهاتري

 

 

همیشه وقتی یکی ازم می پرسید چند تا

دوسم داری یه عدد بزرگ میگفتم...

ولی وقتی تو ازم پرسیدی چند تا دوسم داری گفتم : یکی !!!میدونی چرا ؟چون قوی

 ترین و

بزرگترین عددیه که میشناسم ...دقت کردی که قشنگترین و عزیز ترین چیزای دنیا

 همیشه یکین ؟


ماه یکیه .خورشید یکیه . زمین یکیه .خدا یکیه . مادر یکیه . پدر یکیه .تو هم


 یکی هستی

...وسعت عشق من به تو هم یکیه ...

پس اینو بدون از الان و تا همیشه : یکی دوستت دارم...

 

شعري از دل يه عروسک تنها و دل شکسته

 

روزگاري در کنج خانه عاشق بودم ـ کودکي عاشقم


بود و مرا دردي نبود ـ ساليان بعد در کنج زباله گريه


کردم که چرا کودک ديگر عاشقم نيست ـ زندگي


يعني کنج نشيني حتي من عروسک نيز فريب


چشمان آن کودک به ظاهر معصومي را خوردم که


شبها مرا در کنارش مي خواباند و دوسم داشت و


دست نوازش بر سرم مي کشيد...

 

 

اينجا سکوت است.سکوت.سکوتي سنگين در دل تاريکي دهکده من

است...سکوت

جزيي از من است...سکوت جزيي از دل مردم خسته دهکده من است...سکوت

آرامش ذهن

 مردم اينجا است...و ما به سکوت عادت کرده ايم...سکوتي پرمعني و پر از

 حرف...سکوتي که بيشتر از حرف زدن معني و منظور را ميرساند...دوسش

دارم...دهکده

 من...دهکده اي در گوشه اي از قلب من...دهکده سکوت

 

 

Click to view full size image

 

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

 یه داستان عاشقانه ۶

 دختر با نا امیدی و عصبانیت به پسر که روبرویش ایستاده بود نگاه می کرد کاملا از

او نا امید شده بود از کسی که انقدر دوستش داشت و فکر می کرد که او هم دوستش دارد

ولی دقیقا موقعی که دختر به او نیاز داشت دختر را تنها گذاشت از بعد از پیوند کلیه در تمام

مدتی که در بیمارستان بستری بود همه به عیادتش امده بودن غیر از پسر چشمهایش همیشه

به دری بود که همه از ان وارد می شدند غیر از کسی که او منتظرش بود حتی بعد از

مرخص شدن از بیمارستان به خودش گفته بود که شاید پسر دلیل قانع کننده ای داشته باشد

ولی در برابر تمام پرسشهایش یا سکوت بود یا جوابهای بی سر و ته که خود پسر هم به

احمقانه بودنش انها اعتراف داشت تحمل دختر تمام شده بود به پسر گفت که دیگر نمی خواهد

 او را ببیند به او گفت که از زندگی اش خارج شود به نظر دختر پسر خاله اش که هر روز

 به عیادتش امده بود با دسته گلهای زیبا بیشتر از پسر لایق دوست داشتن بود دختر در حالت

 عصبی به پهلوی پسر ضربه ای زد زانوهای پسر لحظه ای سست شد و رنگش پرید

چشمهایش مثل یخ بود ولی دختر متوجه     نشد چون دیگر رفته بود و پسر را برای همیشه

ترک کرده بود .

                                                     
دختر با خود فکر می کرد که چه دنیای عجیبی است در این دنیا که ادمهایی مثل ان غریبه

پیدا می شوند که کلیه اش را مجانی اهدا می کند بدون اینکه حتی یک تومان پول بگیرد و

 حتی قبول نکرده بود که دختر برای تشکر به پیشش در همین حال پسر از شدت ضعف

روی زمین نشسته بود و خونهایی را که از پهلویش می امد پاک می کرد و پسر همچنان سر

 قولی که به خودش داده بود پا بر جا بود او نمی خواست دختر تمام عمر خود را مدیون او

بماند ولی ای کاش دختر از نگاه پسر می فهمید که او عاشق واقعی است

 

 

2gyawwk.jpg

 

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

 یه داستان عاشقانه ۵

 

پسر به دختر گفت اگه يه روزي به قلب احتياج داشته باشي اولين نفري هستم که ميام تا قلبمو

 با تمام وجودم تقديمت کنم.دختر لبخندي زد و گفت ممنونم

تا اينکه يک روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود..نياز فوري به قلب داشت..از پسر

 خبري نبود..دختر با خودش ميگفت :ميدوني که من هيچوقت نميذاشتم تو قلبتو به من بدي و

 به خاطر من خودتو فدا کني..ولي اين بود اون حرفات..حتي براي ديدنم هم نيومدي…شايد

من ديگه هيچوقت زنده نباشم.. آرام گريست و ديگر چيزي نفهميد…

چشمانش را باز کرد..دکتر بالاي سرش بود.به دکتر گفت چه اتفاقي افتاده؟دکتر گفت نگران

نباشيد پيوند قلبتون با موفقيت انجام شده.شما بايد استراحت کنيد..درضمن اين نامه براي

شماست..!
دختر نامه رو برداشت.اثري از اسم روي پاکت ديده نميشد. بازش کرد و درون آن چنين

نوشته شده بود:


سلام عزيزم.الان که اين نامه رو ميخوني من درقلب تو زنده ام.از دستم ناراحت نباش که

بهت سر نزدم چون ميدونستم اگه بيام هرگز نميذاري که قلبمو بهت بدم..پس نيومدم تا بتونم

 اين کارو انجام بدم..اميدوارم عملت موفقيت آميز باشه.(عاشقتم تا بينهايت)

 

http://groups.yahoo.com/group/Salijoon-Groups 

مي دونستي اشك گاهي از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر كسي مي توني هديه كني

 اما اشك رو فقط براي كسي مي ريزي كه نمي خواي از دستش بدي . 

 

شاگرد از استادش پرسید: عشق چیست؟

استاد در جواب گفت:به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور.

 

اما هنگام عبور از گندم زار به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه
 
ای بچینی.
 
شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت.
 
استاد پرسید: چه اوردی؟
 
و شاگرد با حسرت جواب داد: هیچ!
 
هر چه جلوتر میرفتم خوشه های پر پشت تری می دیدم و به امید پیدا کردن
 
پر پشت ترین تا انتهای گندم زار رفتم.
 
استاد گفت: عشق یعنی همین
 
 

دختری از پسری پرسید که آیا اونو قشنگ می دونه؟

پسر جواب داد : نه

دختر پرسید: آیا دلش می خواد تا آخر عمر باهاش بمونه؟

گفت: نه

سپس پرسید که اگرترکش کنه گریه می کنه؟

پسر دوباره تکرار کرد : نه

دختر خیلی ناراحت شد....وقتی خواست بره در حالی که اشک از چشمانش جاری  می

شد ...پسر بازوهاشو گرفت و گفت:

تو قشنگ نیستی بلکه زیبایی...من نمی خوام که تا ابد با تو باشم من نیاز دارم که تا آخر 

 عمرم با تو بمونم... و اگر تو بری من گریه نمی کنم بلکه می میرم...

 

 

 

پسربه دخترگفت:دوستم داري؟!اشک ازچشماي دخترجاري شد،مي خواست بره که

پسردستشوگرفت واشکاشوپاک کردوگفت:اگه دوستم نداري اشکال نداره مهم اينه که من

دوستت دارم وطاقت ديدن اشکاتوندارم...دخترسرشوپايين انداخت و گفت :ميدوني چيه؟من

دوستت ندارم.من...من بدجوري عاشقت شدم.پسردستاي دخترورها کردوباقيافه اي غمگين

 ازدخترجداشد.دخترفريادزد:مگه دوستم نداري؟؟! چراداري ميري؟پسرجواب داد:چون

دوستت دارم مي خوام تنهات بذارم

 

 

عاشق هرکس شدم او شد نصیب دیگری ... دل به هرکس دادم او هم زد به قلبم خنجری ...

من سخاوت دیده ام دل را به هرکس می دهم ... شرم دارم پس بگیرم آنچه را بخشیده ام

 

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

 یه داستان عاشقانه ۴

 

1414 یک داستان عاشقانه و واقعی...!!! 1414

يکي بود يکي نبود

يه پسر بود که زندگي ساده و معمولي داشت اصلا نميدونست عشق چيه عاشق به
 
کي ميگن تا حالا هم هيچکس رو بيشتر از خودش دوست نداشته بود

و هرکي رو هم که ميديد داره به خاطر عشقش گريه ميکنه بهش ميخنديد

هرکي که ميومد بهش ميگفت من يکي رو دوست دارم بهش ميگفت دوست داشتن و
 
 عاشقي مال تو کتاب ها و فيلم هاست....

روز ها گذشت و گذشت تا اينکه يه شب سرد زمستوني توي يه خيابون خلوت
 
وتاريک داشت واسه خودش راه ميرفت که يه دختري اومد و از کنارش رد شد

پسر قصه ما وقتي که دختره رو ديد دلش ريخت و حالش يه جوري شد

انگار که اين دختره رو يه عمر ميشناخته حالش خراب شد اومد بره دنبال دختره
 
ولي نتونست مونده بود سر دو راهي تا اينکه دختره ازش دور شد و رفت

اون هم همينجوري واسه خودش با اون حال خراب راه افتاد تو خيابون

اينقدر رفت و رفت و رفت تا اينکه به خودش اومد و ديد که رو زمين پر از برفه
 
رفتش تو خونه و اون شب خوابش نبرد همش به دختره فکر ميکرد بعضي موقع ها
 
هم يه نم اشکي تو چشاش جمع مي شد چند روز از اون ماجرا گذشت و پسره همون
 
 جوري بود تا اينکه باز دوباره دختره رو ديد دوباره دلش يه دفعه ريخت

ولي اين دفعه رفت دنبال دختره و شروع کرد باهاش راه رفتن و حرف زدن

توي يه شب سرد همين جور راه ميرفتن و پسره فقط حرف ميزد

دختره هيچي نميگفت تا اينکه رسيدن به يه جايي که دختره بايد از پسره جدا ميشد

بالاخره دختره حرف زد و خداحافظي کرد

پسره براي اولين توي عمرش به دختره گفت دوست دارم دختره هم يه خنده کوچيک
 
 کرد و رفت پسره نفهميد که معني اون خنده چي بود ولي پيش خودش فکر کرد که
 
 حتما دختره خوشش اومد اون شب ديگه حال پسره خراب نبود

چند روز گذشت تا اينکه دختره به پسر جواب داد و تقاضاي دوستي پسره رو قبول
 
 کرد پسره اون شب از خوشحاليش نميدونست چيکار کنه از فردا اون روز بيرون
 
 رفتن پسره و دختره با هم شروع شد اولش هر جفتشون خيلي خوشحال بودن که با
 
هم ميرن بيرون وقتي که ميرفتن بيرون فکر هيچ چيز جز خودشون رو نمي کردن
 
توي اون يه ساعتي که با هم بيرون بودن اندازه يه عمر بهشون خوش ميگذشت

پسره هرکاري ميکرد که دختره يه لبخند بزنه همينجوري چند وقت با هم بودن

پسره اصلا نمي فهميد که روز هاش چه جوري ميگذره اگه يه روز پسره دختره رو
 
 نميديد اون روزش شب نميشد اگه يه روز صداش رو نميشنيد اون روز دلش
 
ميگرفت و گريه ميکرد يه چند وقتي گذشت با هم ديگه خيلي خوب و راحت شده
 
بودن تا اين که روز هاي بد رسيد روزگار نتونست خوشي پسره رو ببينه

به خاطر همين دختره رو يه کم عوض کرد دختره ديگه مثل قبل نبود

ديگه مثل قبل تا پسره بهش ميگفت بريم بيرون نميومد و کلي بهونه مياورد

ديگه هر سري پسره زنگ ميزد به دختره
 
دختره ديگه مثل قبل باهاش خوب و مهربون حرف نميزد

و همش دوست داشت که تلفن رو قطع کنه از اونجا شد که پسره فهميد عشق چيه

و از اون روز به بعد کم کم گريه اومد به سراغش دختره يه روز خوب بود يه روز
 
 بد بود با پسره ديگه اون دختر اولي قصه نبود پسره نميدونست که برا چي دختره
 
 عوض شده يه چند وقتي همينجوري گذشت تا اينکه پسره يه سري زنگ زد به
 
دختره ولي دختره ديگه تلفن رو جواب نداد هرچقدر زنگ زد دختره جواب نميداد

همينجوري چند روز پسره همش زنگ ميزد ولي دختره جواب نميداد

يه سري هم که زنگ زد پسره گوشي رو دختره داد به يه مرده تا جواب بده

پسره وقتي اينکار رو ديد ديگه نتونست طاغت بياره همونجا وسط خيابون زد زير

 گريه طوري که نگاه همه به طرفش جلب شد همونجور با چشم گريون اومد خونه

 و رفت توي اتاقش و در رو بست يه روز تموم تو اتاقش بود و گريه ميکرد و در

رو روي هيچکس باز نميکرد تا اينکه بالاخره اومد بيرون از اتاق

اومد بيرون و يه چند وقتي به دختره ديگه زنگ نزد

تا اينکه بعد از چند روز توي يه شب سرد

دختره زنگ زد و به پسره گفت که ميخوام ببينمت و قرار فردا رو گذاشتن

پسره اينقدر خوشحال شده بود فکر ميکرد که باز دوباره مثل قبله

فکر ميکرد باز وقتي ميره تو پارک توي محل قرار هميشگيشون

دختره مياد و با هم ديگه کلي ميخندن و بهشون خوش ميگذره ولي فردا شد

پسره رفت توي همون پارک و توي همون صندلي که قبلا ميشستن نشست

تا دختره اومد پسره کلي حرف خوب زد ولي دختره بهش گفت بس کن

ميخوام يه چيزي بهت بگم و دختره شروع کرد به حرف زدن

دختره گفت من دو سال پيش يه پسره رو ميخواستم که اونم خيلي منو ميخواست

يک سال تموم شب و روزمون با هم بود و خيلي هم دوستش دارم

ولي مادرم با ازدواج ما موافق نيست مادرم تو رو دوست داره

از تو خوشش اومده ولي من اصلا تو رو دوست ندارم اين چند وقت هم به خاطر

 خودت با تو بودم به خاطر اينکه نميخواستم دلت رو بشکنم پسره همينطور مثل ابر

 بهار داشت اشک ميريخت و دختره هم به حرف هاش ادامه ميداد دختره گفت تو

 رو خدا تو برو پي زندگي خودت من برات دعا ميکنم که خوش بخت بشي

تو رو خدا من رو ول کن من کسي ديگه رو دوست دارم

اين جمله دختره همينجوري تو گوش پسره ميچرخيد و براش تکرار ميشد

و پسره هم فقط گريه ميکرد و هيچي نميگفت دختره گفت من ميخوام به مامانم بگم

 که تو رفتي خارج از کشور تا ديگه تو رو فراموش کنه تو هم ديگه نه به من و نه

 به خونمون زنگ نزن فقط دعا کن واسه من تا به عشقم برسم

باز پسره هيچي نگفت و گريه کرد دختره هم گفت من بايد برم و دوباره تکرار کرد

 تو رو خدا منو ديگه فراموش کن و رفت

پسره همين طور داشت گريه ميکرد و دختره هم دور ميشد تا اينکه پسره رفت و

 براي اولين بار تو زندگيش سيگار کشيد فکر ميکرد که ارومش ميکنه

همينطور سيگار ميکشيد دو ساعت تمام و گريه ميکرد زير بارون تا اينکه شب شد

 و هوا سرد شد و پسره هم بلند شد و رفت رفت و توي خونه همش داشت گريه

ميکرد دو روز تموم همينجوري گريه ميکرد زندگيش توي قطره هاي اشکش

خلاصه شده بود تازه ميفهميد که خودش يه روزي به يکي که داشت براي عشقش

 گريه ميکرد خنديده بود

و به خاطر همون خنده بود که الان خودش داشت گريه ميکرد

پسره با خودش فکر کرد که به هيچ وجه نميتونه دختره رو فراموش کنه کلي با

خودش فکر کرد تا اينکه يه شب دلش رو زد به دريا و رفت سمت خونه دختره

ميخواست همه چي رو به مادر دختره بگه اگه قبول نميکرد ميخواست به پاي دختره

 بيافته ميخواست هرکاري بکنه تا عشقش رو ازش نگيرن وقتي رسيد جلوي خونه

دختره سه دفعه رفت زنگ بزنه ولي نتونست تا اينکه دل رو زد به دريا و زنگ زد

زنگ زد و برارد دختره اومد پايين و گفت شما؟

پسره هم گفت با مادرتون کار دارم

مادر دختره و خود دختره هم اومدن پايين مادر دختره خوشحال شد و پسره رو

دعوت کرد به داخل ولي دختره خوشحال نشد وقتي پسره شروع کرد به حرف زدن

 با مادره داداش دختره عصباني شد و پسره رو زد ولي پسره هيچ دفاعي از خودش

 نکرد تا اينکه مادر دختره پسره رو بلند کرد و خون تو صورتش رو پاک کرد

و پسره رو برد اون طرف و با گريه بهش گفت به خاطر من برو اگه اينجا باشي

ميکشنت پسره هم با گريه گفت من دوستش دارم نميتونم ازش جدا باشم

باز دوباره برادر دختره اومد و شروع کرد پسره رو زدن  پسره باز دوباره از

خودش دفاع نکرد صورت پسره پر از خون شده بود

و همينطور گريه ميکرد

تا اينکه مادر دختره زورکي پسره رو راهي کرد سمت خونشون پسره با صورت

خوني و چشم هاي گريون توي خيابون راه افتاد و فقط گريه ميکرد اون شب رو

پسره توي پارک و با چشم هاي گريون گذروند

مادره پسره اون شب

به همه بیمارستان های اون شهر سر زده بود به خاطر اینکه پسرش نرفته بود خونه

 ولی فرداش پسرش رو زیر بارون با لباس خیس و صورت خونی بی هوش توی

پارک پیدا کرد پسره دیگه از دختره خبری پیدا نکرد هنوز هم وقتی یاد اون موقع

میافته چشم هاش پر از اشک میشه و گریه میکنه هنوز پسره فکر میکنه که دختره

یه روزی میاد پیشش و تا همیشه برای اون میشه هنوز هم پسره دختره رو بیشتر از

 خودش دوست داره الان دیگه پسره وقتی یکی رو میبینه که داره برای عشق گریه

 میکنه دیگه بهش نمیخنده بلکه خودش هم میشینه و باهاش گریه میکنه

پسره دیگه از اون موقع به بعد عاشق هیچکس نشده این بود تموم قصه زندگی این

پسر141414